-
اکسیر من...
پنجشنبه 15 دیماه سال 1390 18:06
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غزل شبیه غزل های من شود چیزی شبیه عطر حضور شما کم است گاهی تو را کنار خود احساس می کنم اما چه قدر دلخوشی...
-
...
دوشنبه 12 دیماه سال 1390 00:17
من که هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو... ...
-
hopeless
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 15:12
در گردش گیتی رسد روزی به پایان هر غمی...
-
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا...
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 12:47
پرتو این کوکب رخشان نگر کوکبه ی شاه خراسان نگر ... ... هرکه بر او مهر رضا تافته است در دل خود گنج رضا یافته است ... سایه ی شه مایه ی خرسندی است ملک رضا ملک رضامندی است ...
-
جنون...
دوشنبه 6 آبانماه سال 1387 18:23
خستم از این عقل خسته . . . من می خوام جنون بگیرم ...
-
دعا...
یکشنبه 28 مهرماه سال 1387 09:40
فرشته گفت دعا کن...
-
گاهی وقت ها...
دوشنبه 14 مردادماه سال 1387 15:29
... گاهی وقت ها مجبور می شوم از دست افکارم فرار کنم. نمی دانم شاید هم آنها گاهی وقت ها از دست من فرار می کنند. گاهی وقت ها خیلی پراکنده می شوند. آنقدر که گاهی وقت ها مجبورم ساعت ها دنبال یکی از آن ها بگردم. شاید بتوانم برش گردانم. گاهی وقت ها می توانم. اما گاهی وقت ها... پیش از این گاهی وقت ها افکارم مسیر مشخصی...
-
به هم می ریزد...
شنبه 22 تیرماه سال 1387 12:36
سنگ در برکه میاندازم و میپندارم با همین سنگ زدن، ماه به هم میریزد! ... آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است عشق، یک لحظه کوتاه به هم میریزد . . . . ... آه ! یک روز همین آه تو را می گیرد ... گاه یک کوه به یک کاه به هم میریزد... "فاضل نظری"
-
بی تو
چهارشنبه 12 تیرماه سال 1387 12:57
دارم با دل خود ماجرایی روز و شب...
-
جان دهم در دوری دیر آشنایی ...
یکشنبه 9 تیرماه سال 1387 01:04
... «دلخوشم با خاطرات هر شب تو روزها...» . «پیش رویم قاب عکسی از تو دارم ماه من...» . «عاشقانه، کو به کو، شهر شما را گشته ام تا بیابم شاید از تو ردپایی...» . «دست تو باز می کند پنجره های بسته را» . دوباره باز خواهم گشت باز خواهم گشت... به همان مکررهای ملال آور و ملال های مکرر به همان «روز های تکراری» به همان «لبخند...
-
آرام و عاشقانه...
چهارشنبه 22 خردادماه سال 1387 02:08
تازه همین یک ماه پیش با او آشنا شده بودم... وقتیکه پرفروش ترین نویسنده ی نمایشگاه امسال شد... تازه داشتم آثارش را در لیست خریدم جا می دادم... تازه داشتم می فهمیدم که یک عمر از وجود چنین هنرمند عاشقی، درهمین نزدیکی، غافل بوده ام... تازه داشتم می شناختمش که... ... از خودم می پرسیدم چه طور تا به حال ندیده بودمش؟ چه طور...
-
یا فاطر بحق فاطمه...
یکشنبه 19 خردادماه سال 1387 10:34
... دست هایم خالیست خالی از هر رنگی خالی از هر شعری هر شوری هر... در کتابی خواندم که خدا در دل تنهایی ماست در صداقت در صفا در پاکی در همین دلتنگی ماست... دست هایم خالیست و گمانم که خدا درهمین دست های خالی ما باشد!!! . . . «شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن...» «چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟!!!» «چشماتو از من بر...
-
دریغا ای دریغا ای دریغا...
چهارشنبه 15 خردادماه سال 1387 17:16
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست... که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم ... سال ها می گذرد٬حادثه ها می آیند... . . . انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم!!! ...
-
حس غریب...
جمعه 10 خردادماه سال 1387 04:20
این روزها برای گریه دلم تنگ است...
-
باور...
سهشنبه 7 خردادماه سال 1387 01:29
در هوایت پر گشودن باور بال و پر من باد... . . .
-
فرش نو!!!
دوشنبه 6 خردادماه سال 1387 12:54
این روز ها خانه ی ما . پر شده از بوی فرش نو فرش های رنگ روشن بدون کرک! با طرح نو ! ولی من هنوز... . همان فرش های قرمز رنگ و رو رفته را ترجیح می دهم... . . .
-
بیگانه!!!
شنبه 4 خردادماه سال 1387 17:00
در زمین دیگران خانه مکن فکر خود کن فکر بیگانه مکن . . . کیست بیگانه ؟ تن خاکی تو! کز برای اوست غمناکی تو! ...
-
پنجره
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1387 00:23
دلم گرفته از این خانه های بی روزن٬ که جای پنجره سنگ است! . . . ... برنمی گردی؟!!!!! «شادی صندوقی»
-
روز مبادا...
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1387 15:22
وقتی تو نیستی٬ نه هست های ما چونان که بایدند نه بایدها . . . . . . مثل همیشه٬ آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم... . . . عمریست لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره می کنم باشد برای روز مبادا اما... در صفحات تقویم ٬ روزی به نام روز مبادا نیست! آن روز هرچه باشد٬ روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای...